- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
الكامل فى التاريخ
الكامل فی التاريخ اثر" عز الدين ابو الحسن علی بن محمد" معروف به "ابن الاثير" (م ۶۳۰ هجری قمری) است که مشهورترين كتاب وی و جامع ترين تاريخ عمومی است و بيشتر آن درباره تاريخ اسلام است. که توسط عباس خليلی- ابوالقاسم حالت ترجمه و در ۲۳ جلد توسط انتشارات علمی تهران به چاپ رسیده است. وی در مقدمه اين كتاب مطالبی را درباره علت تأليف و روش تاريخ نگاری خود بيان كرده است. انگيزه تأليف الكامل فی التاريخ: ابن اثیر میگويد: چون به مطالعه تاريخ علاقه مند بودم ضمن مطالعه آن دريافتم كه هيچ كدام از كتب تاريخی به تنهايی نياز خواننده را رفع نم یكند. برخی درازگويی كرده و برخی مختصر گفتهاند، تاريخ شرقی از تاريخ غربی خالی است و بالعكس. هيچ كتابی به همه رويدادها نپرداخته و يكجا جمع نكرده است. از اين رو كسی كه میخواهد يك دوره تاريخ را تا زمان حيات خود بنگرد نيازمند كتابهای متعدد است كه هر كدام كمبودهايی دارد. وقتی چنين ديدم شروع به تأليف تاريخی جامع نمودم كه اخبار پادشاهان شرق و غرب و بين آنان دو را شامل باشد. البته نمیگويم بر همه حوادث دست يافتهام زيرا كسی كه در موصل است به هر حال از اخبار سرزمين های دور بی اطلاع است. ابن اثير كتاب خود را از نخستين روزگار آغاز كرده و تا پايان سال ۶۲۸ قمري برابر ۱۲۳۰ ميلادي يعنی دو سال پيش از مرگش ادامه داده است. منبع اصلی وی تا اواخر قرن سوم، تاريخ طبری بوده است اما روش او را در ذكر روايات مختلف درباره يك واقعه رعايت نكرده بلكه كامل ترين روايات را گرفته يا روايتی را كه به نظر او درستتر بوده با آنچه خود از منابع ديگر يافته ذكر كرده است. گاه نيز اگر مجبور شده روايتی را ذكر كند كه در صحت آن ترديد داشته، نظر خود را نيز درباره آن آورده يا متذكر شده كه درباره اين واقعه، اخبار مختلف در دست است.الكامل در ذكر تاريخ اسلام بر حسب سنوات يا به شيوه سال شمار تنظيم شده است اما مؤلف به اين نكته توجه داشته است كه مورخان، يك رويداد را كه در سالهای مختلف رخ داده، قطعه قطعه كرده و پی گيری و فهم آن را دشوار نمودهاند. ابن اثير برای جلوگيری از اين انقطاع، غالبا در يكجا خلاصه ای از يك واقعه را كه طی سالها اتفاق افتاده آورده و در سنوات مختلف هم قطعات واقع شده و مربوط به همان سالها را در جای خود ذكر كرده است. روش تأليف الكامل فی التاريخ: از بيان مؤلف در مقدمه استفاده میشود كه رويدادهای تاريخی را بر حسب اولويت و عظمت ظاهری آن نقل نكرده بلكه آنچه را موافق عقل يافته برگزيده و با مطالبی كه بر آن افزوده تاليف و تحرير تازهای كرده است. ديگر اينكه او در نقد حوادث و ربط ميان اسباب و مسببات يا علت و معلول به شيوه فلسفه تاريخ پيش نرفته است زيرا اين شيوه را در آن زمان هيچ كس جز ابن خلدون نشناخته بود، لذا ابن اثير تنها حوادثی را نقد و بررسی كرده كه به نقل آنها پرداخته است و هر حادثه ای كه درست نمی يابد نقل نمی كند. نمونههايي مانند آفرينش خورشيد و ماه يا آغاز دولت غوريان از اين قبيل است. بنابراين مؤلف با ديد انتقادی كه در آن عصر شگفت مینمود برای تأليف اثر بزرگ خويش از هر جا مآخذی گرد آورده و در مواردی كه دچار ترديد شده آرای گوناگون را ياد كرده و در نقد منابعی كه به آنها دسترسی داشته ذوق نقادانه خود را نشان داده است. ويژگيهای كتاب الكامل فی التاريخ: از ويژگی های اين كتاب، ضبط بعضی از اسامی اشخاص و امكنه است كه در پايان وقايع هر سال يا هر فصل از كتاب نامها را با حركات يا إعراب آورده و ابهام در تلفظ آن واژه را برطرف كرده است، همچنين وقتی فتح شهر يا ناحيتی را بيان میکند نام آنجا را شرح میدهد و وجه تسميه آن را بيان میکند. منابع كتاب: گر چه ابن اثير در تدوين مطالب هفت جلد اول كتاب خود مطالب طبری را پايه قرار داده، اما از منابع ديگری مانند ابن كلبی، بلاذری، مبرّد و مسعودی نيز استفاده كرده و بر نوشته طبری افزوده است. نمونه اين مطلب را در رويدادهای عرب پيش از اسلام و پيشامدهای ميان قيس و تغلب در نخستين سده هجری و جنگ تازيان در سند می يابيم. ابن اثير مورخی است كه در تحقيق و اثبات حقيقت آنچه نقل می كند سختگير است و گاه منابعی را كه مورد استفاده قرار میدهد بی پرده به باد انتقاد گرفته از جمله به طبری و شهرستانی خرده گيری هايی كرده است. اهميّت كتاب: اهميت الكامل جز آنچه گفته شد بيشتر به خاطر اشتمال بر ذكر وقايعی است كه در آثار ديگران ديده نمیشود يا كمتر بدان پرداخته اند. او با دقت و باريك بينی خاص خويش، اطلاعات گرانبهايی از اواخر قرن ششم و اوايل قرن هفتم درباره جنگهای صليبی و نزاعهای داخلی شام و عراق به دست داده است. اين كتاب همچنين اخبار مفصلی درباره سامانيان تا مرگ ابو علی چغانی دارد كه احتمالا برگرفته از كتاب گمشده " التاريخ فی اخبار ولاة خراسان " نوشته " ابو علی سلامی" است. با پيدا شدن نسخه تاريخ " ثابت بن سنان صابی" كه " سهيل زكار" آن را در مجموعه ای با عنوان اخبار القرامطه چاپ كرده است میتوان به اين نتيجه رسيد كه ابن اثير در نوشتن مطالب مربوط به روابط فاطميان و قرمطيان از اين كتاب سود برده است. اهميت اساسی الكامل به ويژه در مورد رويدادهايی است كه ابن اثير بر خلاف طبری به گونه ای گسترده از آنها ياد كرده است و چون وی در دوره استيلای مغولان میزيسته كتابش از منابع مهم تاريخ مغول به شمار میرود. همچنين اين كتاب منبع مهمی درباره ملوك موصل مانند اتابكان زنگی و ايوبی است به گونه ای كه اخبار او در كتاب ديگری يافت نمیشود و آنها را از كسانی گرفته است كه حوادث را به چشم خود ديده اند. البته به گفته حلمی، ابن اثير نسبت به خاندان ايّوبی نظر خوبی نداشته است. تأليف اين كتاب پيش از تاريخ محلی او يعنی "التاريخ الباهر" آغاز شد ولی مؤلف آن را يازده سال پس از نوشتن تاريخ الباهر به پايان برد.ابن اثير نوشتههای تاريخی خود را در قالب فيشها و برگههايی به صورت چرك نويس نوشت و رها كرد تا آنكه صاحب موصل، بدر الدين اتابكی از او خواست كتابش را آشكار كند و او چنين كرد. الكامل را بايد تنها كتابی دانست كه به همه دولتهای اسلامی در تمامی سرزمين ها پرداخته است. علاوه بر ذكر همه رويدادهای بزرگ و طولانی، در پايان هر سال به رويدادهايی كه كوتاه و در درجه بعدی از اهميت قرار دارند اشاره كرده و تاريخ مرگ مشهورين از علما و شخصيت های مختلف را آورده است.به طور خلاصه اهميت الكامل به اختيار كردن گزارشها (روايات تاريخی) است نه فقط نقل و چيدن آنها در كنار يكديگر و به همين جهت اين كتاب شهرت پيدا كرده و بر ديگر كتب تاريخی برتری يافته است. البته متأسفانه نويسنده در بيشتر موارد منابع خود را ياد نكرده است ولی كتاب او منبع و الگويی برای مورخان پس از خود مانند ابو الفداء، ذهبی، ابن شاكر و ابن كثير شده است كه تحت تأثير او كتب تاريخی خويش را به روش وی تأليف كرده و از اخبار و اطلاعات او استفاده نمودهاند. نسخه شناسی کتاب الكامل فی التاريخ: نخستين چاپ تحقيقی الكامل ميان سالهای ۱۸۵۱-۷۱ م در ۱۲ جلد با ۲ جلد فهرست كه در سالهای بعد چاپ شده به كوشش كارلوس يوهانس تورنبرگ سوئدی در ليدن منتشر شد. چاپ ۱۹۸۲ م بيروت نيز مبتنی بر همان چاپ است. جایگاه، شخصیت و زندگانی عزالدين بن اثير: ابو الحسن علی بن محمد بن محمد بن عبد الكريم شيبانی جزری مشهور به عز الدين ابن اثير (۵۵۵-۶۳۰) مورخ، اديب، و محدث، صاحب دو كتاب تاريخی الكامل و اسد الغابة است. پدرش در دستگاه سلاطين آن زنگی موقعيت ويژه ای داشت و مناصبی را از سوی آنان بر عهده داشت. او به جهت دارايی و ثروت زيادش، از مالكان و تجار مشهور جزيره بود و بين موصل و شام سفرهای تجاری متعدد كرد و بارها از سوی فرنگيان به اموال و كاروانهای تجاری او تعرض شد. سه فرزند او از عالمان و مؤلفان مشهورند. مجد الدين مبارك فرزند بزرگتر به علوم حديث پرداخت و دو كتاب جامع الاصول فی احاديث الرسول و النهاية فی غريب الحديث را نوشت. برادر كوچكتر ضياء الدين نصر اللّه به ادبيات روی آورد و كتابهای المثل السائر فی ادب الكاتب و الشاعر، ديوان ترسل و الجامع الكبير فی صناعة المنظوم را تأليف كرد. عز الدين علی برادر وسطی در اوايل سال ۵۵۵ در جزيره ابن عمر از منطقه جزيره در شمال رود فرات متولد شد. از كودكی و جوانی او اطلاع چندانی در دست نيست جز آنكه خود ذيل رويدادهای سال ۵۷۱ در الكامل مینويسد: در ماه رمضان كسوف رخ داد و من آن هنگام ۱۶ سال داشتم و نزد استادم حساب میخواندم كه از ترس به او پناه بردم چون از علم نجوم نيز بهره مند بود. همچنين ذيل حوادث سال ۵۷۵ نوشته است: نزد يكی از علماء رفتم تا حديث پيامبر را از او بشنوم. ابن اثير در سال ۵۷۹ همراه پدر و برادرانش به موصل نقل مكان كردند و چون اين شهر در آن زمان مركز علم و ادب بود عز الدين شروع به استفاده از عالمان آن ديار كرد. اولين ارتباطش با اديب و مقرئی، ابو الحرم مكی بن ريان نحوی بود كه ذيل حوادث سال ۶۰۳ از او تجليل كرده است. او در موصل، شام و بغداد نزد استادانی چون عبد اللّه بن سويده، ابن فضل الزمان، يعيش بن صدقه، عبد المنعم بن كليب، ابن ريان بن شعبه، عمر بن طبرزد، عبد المحسن بن عبد اللّه و ابن غنايم حلبی دانش آموخت. وی برخی از اين استادان را در الكامل معرفی كرده است. ابن اثير در علوم و فنون مختلف از جمله حديث، قراءت، خطاب به، لغت، مغازی و سير پيش رفت و در زمره مشاهير و فقهای موصل قرار گرفت و كم كم به دربار سلطان راه يافت. ابن طقطقی در آداب السلطانيه علت راهيابی او به دستگاه سلطان و خليفه را اينگونه شرح میدهد: «صاحب موصل كه گمان می كنم نور الدين بوده به مجد الدين برادر ابن اثير گفت: شخصی امين و متدين برايم پيدا كن كه راز نگهدار باشد و پيام شفاهی مرا به خليفه برساند. مجد الدين، برادرش عز الدين را معرفی كرد. سلطان او را خواست و پيغامهايی را به او داد و به او گفت هم اكنون عازم شو. ابن اثير نزد برادر آمد تا با او وداع كند. مجد از او پرسيد سلطان درباره چه با تو سخن گفت؟ عز الدين گفت ای برادر؛ تو لحظاتی پيش درباره دين و امانت و راز داری من پيش سلطان گواهی داده ای و درست نيست تو را تكذيب نمايم. پس مجد الدين گريست و برادرش را دعا كرد. اين حادثه اخلاق ابن اثير را برای ما روشن میسازد. به جهت موقعيتی كه بغداد در آن زمان داشت ابن اثير به آنجا رفت ولی محل سكونت خود را نيز رها نكرده و هر از چند گاهی به موصل برمیگشت و شاگردان از او استفاده میبردند. مؤلف الكامل به دار الاماره زياد رفت و آمد داشت و برای نور الدين، حديث و تاريخ میگفت. بخصوص در شبهای ماه رمضان كه مجلس دربار به شب نشينی و فكاهت و داستان گويی و رقص و آوازه خوانی میگذشت! ابن اثير مدتی را نيز در حلب و دمشق و قدس گذرانيد و نزد بزرگان آنجا ميهمان بود. در حلب همراه پدر ابن خلكان و ياقوت حموی مجالس علمی داشت و ياقوت به او وصيت كرد نوشتههايش را به بغداد ببرد و به محل وقف مخصوص بسپارد. قفطی در انباه الرواة ذيل ترجمه ياقوت مینويسد: ابن اثير در آن نوشتهها تصرف كرد و آنها را به محل تعيين شده نرساند بلكه نزد گروهی پخش كرد تا از آن بهره برند! اگر اين گفته قفطی درست باشد اتهام صريحی بر تدّين و امانتداری ابن اثير خواهد بود. ابن اثير در سال ۶۲۸ به خانه اش در موصل بازگشت و تا هنگام مرگ در آنجا مشغول تدريس و تأليف بود. ابن خلكان كه وی را در حلب ملاقات كرده او را ستوده و میگويد: ابن اثير حافظ حديث و تاريخ و آگاه به انساب و اخبار عرب بود. ابن جوزی از او به عنوان استاد ياد كرده و ابن كثير و ابن عمار حنبلی او را ستودهاند. ابن اثير از لحاظ سياسی با حكّام عصر خود هماهنگ و همراه بود و به خلفای عباسی تمايل داشت مگر درباره الناصر الدين اللّه كه به خاطر لغزش هايش از او انتقاد كرده است. وی در موضوع نبرد با فرنگيان صليبی و مغولان، بسيار متعصب بود. حاكمان اتابكی و ايوبی را میستود كه نمونه ای از ستايش او نسبت به اتابكيان بخصوص هم عصر خود نور الدين ارسلان شاه در مقدمه كتاب التاريخ الباهر آمده است. وی در ۲۵ شعبان سال ۶۳۰ در حلب وفات كرد. تاريخ مرگ او را سال ۶۳۱ يا ۶۳۳ هم گفتهاند. با آنكه ابن اثير از علوم مختلف بهره مند بود در تاريخ و حديث شهرت بيشتری دارد. تأليفات مهم وی عبارتند از: الكامل فی التاريخ، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، التاريخ الباهر فی الدولة الاتابكية و اللباب فی تهذيب الانساب. منبع: مجموعه سیره معصومین |